تاريخ : یک شنبه 1 اسفند 1388برچسب:, | 15:46 | نویسنده : علی کریمی

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش

Miravam khaste o afsorde o zar

Sooye manzelgahe viraneye khish

Be khoda mibaram az shahre shoma

Dele shooride o divaneye khish

           

بخدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لبم باز برآن لب نرسید

Be khoda ghoncheye shadi boodam

Daste eshgh amado az shakham chid

Sholeye aah shodam sad afsoos

Ke labam baz bar on lab naresid

           

سر به دامان من خسته گذار
گوش کن بانگ قدمهایش را
کمر نارون پیر شکست
تا که بگذاشت برآن پایش را

Sar be daman mane khaste gozar

Goosh kon bange ghadamhayash ra

Kamare narvane pir shekast

Take bogzasht bar on payash ra

           

کتابی،خلوتی،شعری،سکوتی
مرا مستی و سکر زندگانی است
چه غم گر در بهشتی ره ندارم
که در قلبم بهشتی جاودانی است

Ketabi,khalvati , sheri,sokooti

mara masti o sokre zendeganist

Che gham gar dar beheshti rah nadaram

Ke dar ghalbam beheshti javedanist

           

امشب به قصه دل من گوش می کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می کنی

Emshab be gheseye dele man goosh midahi

Farda mara cho ghese faramoosh mikoni

           

تو همان به که نیندیشی
به من و درد روانسوزم
که من از درد نیاسایم
که من از شعله نیفروزم

To haman beh ke nayandishi

Be mano darde ravansoozam

Ke man az dard nayasayam

Ke man az shole nayafroozam

           

دیگر نکنم ز روی نادانی
قربانی عشق او غرورم را
شاید که چو بگذرم از او یابم
آن گمشده شادی و سرورم را

Digar nakonam zerooye nadani

Ghorbani eshghe oo ghorooram ra

Shayad ke cho bogzaram az oo yabam

On gomshode shadi o sorooram ra

           

شمع ‚ ای شمع چه میخندی ؟
به شب تیره خاموشم
بخدا مُردم از این حسرت
که چرا نیست در آغوشم

Sham , ey sham che mikhandi?

Be shabe tireye khamoosham

Be khoda mordam az in hasrat

Ke chera nist dar aghoosham

           

بخدا در دل و جانم نیست
هیچ جز حسرت دیدارش
سوختم از غم و کی باشد
غم من مایه آزارش

Be khoda dar del o janam nist

Hich joz hasrate didarash

Sookhtam az ghamo key bashad

Ghame man mayeye azarash

           

بر تو چون ساحل آغوش گشودم
در دلم بود که دلدار تو باشم
وای بر من که ندانستم از اول
روزی آید که دل آزار تو باشم

Bar to chon sahel aghoosh goshoodam

Dar delam bood ke deldare to basham

Vay bar man ke nadanestam az aval

Roozi ayad ke del azare to basham



تاريخ : یک شنبه 1 اسفند 1388برچسب:, | 15:45 | نویسنده : علی کریمی

در پاسخ نامه ام گل یخ دادی هربار مرا وعده دوزخ دادی یک بار برو کلاس خیاطی عشق شاید که خدا خواست و به ما نخ دادی

من بی پناهم تو بی گناهی - دل به تو دادم ، چه اشتباهی از تو کشیدم شکل کبوتر - نقاشی ام رو بگذار و بگذر تو این نبودی ، من بد کشیدم - آخه دلت رو هرگز ندیدم تو بی گناهی ، من بی پناهم - ایمن بمانی از اشک و آهم

میدونی فرق تو با پنالتی چیه؟
پنالتی 50 ،50 گله، ولی تو100در100گلی!

ز باغ خاطراتم هرگز نخواهی رفت ومن هرگز نخواهم برد از یاد نگاه مهربانت را

یک گونی عشق تقدیم تو باد... عشقش مال خودت، ولی یادت نره گونی شو پس بدی!

دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ می مونه. اونی که عاشقتره همیشه خودش رو پایین نگه می داره تا عشقش از بالا بودن لذت ببره!

آسمان وقف نگاهت گل من / مانده ام چشم براهت گل من / هر کجا هستی و باشی گویم / که خدا پشت و پناهت گل من

کاش می شد با تو بودن را نوشت .... تا که زیبا را کشم بر هر چه زشت ... کاش می شد روی این رنگین کمان ... می نوشتم تا ابد با من بمان

نامم را پدرم انتخاب کرد، نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم! دیگر بس است! راهم را خودم انتخاب خواهم کرد. ...  دکتر علی شریعتی

لبخند ارزانترین راهی است که می توان توسط آن نگاه را وسعت داد

ای کاش آشنائیها نبود یا به دنبالش جدائی ها نبود
یا مرا با او نمی کردی آشنا یا مرا از او نمی کردی جدا

در میان هر سیب دانه ها محدود است
در میان هر دانه سیبها نا محدود
چیستانیست عجیب
دانه باشیم نه سیب

دلم همچون آسمان، پر از ابرهای بارانی است، ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض چشمانم بشکند....

ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت ویرانه دل ماست که با هر نگه تو صدبار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت.....  

نابینا به ماه گفت : دوستت دارم . ــ ماه گفت : چه طوری ؟
تو که نمی بینی . ــ نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم . ــ ماه گفت : چرا ؟
ــ نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم

به خورشید گفتم گرمی ات را به من بده تا به تو بدهم گفت دستانش گرمی مرا دارند به اسمان گفتم پاکیت را به من بده گفت چشمانش پاکی مرا دارند از دریا بزرگی و ارامشش را خواستم گفت قلب تو به اندازه اقیانوس است و ارامشت نیز.در مقابل دستان گرمت پاکی نگاهت و بزرگی و ارامش قلبت چیزی ندارم به تو تقدیم کنن جز قلبی که به عشق تو می تپد.

پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست ..... هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر ، یک پازل جدید براش ساختی هنر کردی  

گرمی دست هایت چیست که دستهایم آنها را می طلبد ؟ در آینه چشمهایم بنگر چه میبینی؟ آیا میبینی که تو را میبیند؟ صدای طپش قلبم را میشنوی که فریاد میزند دوستت دارم؟ دوست ندارم که بگویم دوستت دارم. دوست دارم که بدانی دوستت دارم!  

ای کاش کودک بودم ، تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه تو، همه چیز را فراموش می کردم.

 تو میروی و من فقط نگاهت میکنم، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقی است..

در شیرینی بوسه غرق بودیم که ناگهان شوری اشک رابر لبانم احساس کردم و فهمیدم که این بوسه ی جدایست

قلب آدم مثل جزیره دور افتاده است اینکه کسی واسه
اولین بار پا به این جزیره می گذاره مهم نیست مهم اون
کسی که در جزیره می مونه و نمیره 

یکی از بهترین ها می گوید:
 اگر کسی واقعاً یکی را دوست داشته باشد،
 بیشتر از اینکه بهت بگه دوست دارم میگه مواظب خودت باش،
 پس مواظب خودت باش. 



تاريخ : یک شنبه 1 اسفند 1388برچسب:, | 15:43 | نویسنده : علی کریمی

نخ داخل شمع از شمع پرسید : چرا وقتی من میسوزم تو آب میشی..؟شمع جواب داد مگه میشه كسی كه تو قلبمه بسوزه و من اشك نریزم

به یاد آشنایان آشنا باش، به پیمانی كه بستی با وفا باش، كه یاد تو همیشه خاطر ماست، تو هم هر جا كه هستی یاد ما باش

اندازه یک کیلو خاک شیر دوستت دارم حالا بشین بشمار ببین چند تا دوستت دارم؟

فرصت ها سخت به دست می آیند, و زود از دست میروند. . . پس سعی کن از آن گونه انسان هایی باشی که برای گفتن احساساتت از هیچ کس و هیچ چیز ترسی نداری. . . شاید آن که امروز هست فردا نباشد. . .

امیدوارم تو خونه پماد سوختگی داشته باشی چون برات یه بوس داغ فرستادم

گاهی دلم برای چوپان دروغگو خیلی می سوزد ؛ بیچاره 2 بار بیشتر دروغ نگفت انگشت نما شد ... ولی ما هنوز صادق ترینی..............

نخ داخل شمع از شمع پرسید : چرا وقتی من میسوزم تو آب میشی..؟شمع جواب داد مگه میشه كسی كه تو قلبمه بسوزه و من اشك نریزم

به یاد آشنایان آشنا باش، به پیمانی كه بستی با وفا باش، كه یاد تو همیشه خاطر ماست، تو هم هر جا كه هستی یاد ما باش

اندازه یک کیلو خاک شیر دوستت دارم حالا بشین بشمار ببین چند تا دوستت دارم؟

فرصت ها سخت به دست می آیند, و زود از دست میروند. . . پس سعی کن از آن گونه انسان هایی باشی که برای گفتن احساساتت از هیچ کس و هیچ چیز ترسی نداری. . . شاید آن که امروز هست فردا نباشد. . .

امیدوارم تو خونه پماد سوختگی داشته باشی چون برات یه بوس داغ فرستادم

گاهی دلم برای چوپان دروغگو خیلی می سوزد ؛ بیچاره 2 بار بیشتر دروغ نگفت انگشت نما شد ... ولی ما هنوز صادق ترینی

آبمیوه صداتم . چرخ كرده ی نگاتم . قربون اون چشاتم . كشته ی خنده هاتم. . مرده ی اون حیاتم. تا عمر دارم فداتم. بعد مرگم خاك پاتم. تا هستی خاطر خواتم

ادعا نمی کنم، همواره به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم ولی می توانم ادعا کنم که لحظاتی که به یادشان نیستم نیزدوستشان دارم

از یه نی نی میپرسن عشق یعنی چی؟ میگه یعنی بزالی اونم از پفکت بخوله ولی فقط تو تا دونه !

 

نمی دونم که چرا هر وقت به تو می رسم ، نمی توانم از تو بگویم. برای گفتنت واژه کم می آورم. به هر حال ، بدان که بیشتر از این حرف ها و واژه ها برایم معنا می دهی

مهم نیست كه در نگاه اول عاشق نشیم ، ولی بهتره كه برای بار دوم هم نگاه كنیم



تاريخ : یک شنبه 1 اسفند 1388برچسب:, | 15:42 | نویسنده : علی کریمی

یه عالمه اس ام اس عاشقانه برای شما

اس ام اس و طنز

با وفا باشی، جفایت می كنند. بی وفایی كن، وفایت می كنند. مهربانی گر چه آیینی خوش است، مهربان باشی، رهایت می كنند…

www.Bo2aks.co.cc

نگو هرگزخداحافظ كه ازتنهایی بیزارم/زپیش من نروهرگزكه من تنها تورا دارم

دوره ارزانیست … شرف اینجا ارزان … تن عریان ارزان … آبرو قیمت یک تکه نان .

.. و دروغ از همه چیز ارزانتر … و چه تخفیفی خوردست ، قیمت هر انسان!!


چه کنم ؟چاره کجاست؟ سهم من دردل این ویرانی یک سبد بی تابی است غم من تا به گل لاله سرخ دوشقایق باقیست دیده ام بارانی است

کاش آنجا که دل از عشق سخن ها میگفت قلب ها ست نبود کاش دراین دل تنگ مهردربند نبود…


چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی! چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه!

با تو خوش بودم !چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !

چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!

چه بیرحمانه! من سوختم..


خیانت تنها این نیست كه شب را با دیگری بگذرانی … خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد !

خیانت تنها این نیست كه دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری .

.. خیانت میتواند جاری كردن اشك بر دیدگان معصومی باشد !


آسمان وقف نگاهت گل من، ‌مانده ام چشم به راهت گل من، هر كجا هستی و باشی گویم، كه خدا پشت و پناهت گل من…


سرنوشت تصمیم میگیرد كه تو در زندگی با چه كسی ملاقات كنی اما تنها قلب توست كه می تواند تصمیم بگیرد چه كسی در زندگی تو باقی میماند.


اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم….هنوز هم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم…

.هنوز هم می یای تو خوابم تو شبای پر ستاره….هنوز هم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره.


هر لحظه یادت میكنم شاید تو هم یادم كنی، همواره در فكر توام با یك نگاه شادم كنی،

هرگز ندیدم از كسی لبخند زیبای تو را هرگز نمیگیرد كسی در قلب من جای تو را…


مهم نبوده سوختنم، دور از تو پرپر زدنم، مهم تو بودی عشق من، نه قصه شكستنم، به افتخار عشق تو میگم كه بازنده منم…


خیلی سخته اون كه میگفت واسه چشات میمیره،

بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره، خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی،

اما وقتی كه بهار شد یه جوری ازش جدا شی، خیلی سخته كه دلی رو با نگات دزدیده باشی،

وسط راه اما از عشق یه كمی ترسیده باشی، خیلی سخته بری یك شب واسه چیدن ستاره، ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره…


بخاطر تو قلب پر از کینه ام را پر از لطف و صفا می کنم
بخاطر تو همسفر باد می شوم و به دنبال تو می آیم
بخاطر تو هزاران ماهی سرخ را در دریای عشقت رها می کنم
بخاطر تو لحظات پایانی عمر را از نو آغاز می کنم


یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کُند بشه! نه این که هیزمش زیاد باشه . تبر ما انسانها باورهامونه نه آرزوهامون


آنقدر دل اتم پر بود که با شکافتنش دنیایی لرزید ، دل من نیز پر بود ، وقتی شکست ، سکوتی کرد که به دنیایی می ارزید


چشای پرستو بی اشک میمیره صدای قناری بی تو میگیره اگه تو نباشی پیشم عزیزم هر چی شادیست توی قلبم میمیره آسمون عشق پوسیده

می شه هوای عشق مه الوده می شه
—————————————-
به نام خدایی كه هستی را با مرگ ،

دوستی رابی رنگ ، زندگی را با رنگ ،‌عشق را رنگارنگ ،

رنگین كمان را هفت رنگ ، شاپرك را صد رنگ … و من را دلتنگ دوستان آفرید …
—————————————-
خود را به که بسپارم
وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل
دلها همه از سنگ است
گویا که در این وادی
از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق
آلوده به صد رنگ است
—————————————-
به پندار تو:
جهانم زیباست!
جامه ام دیباست!
دیده ام بیناست!
زیانم گویاست!
قفسم طلاست! به این ارزد كه دلم تنهاست؟
—————————————-
کاش میشد سرنوشت خویش را از سر نوشت
کاش می شد اندکی تاریخ را بهتر نوشت
کاش می شد پشت پا زد بر تمام زندگی
داستان عمر خود را گونه ای دیگر نوشت
—————————————-
همه در زندگی شطرنج بازیم
نباید بی جهت هرسو بتازیم
اگر تکنیک دلها را بدانیم
همیشه برده و هرگز نبازیم
—————————————-
اگر با گریه دریایی بسازم
اگر با خنده رویایی بسازم
اگر خنده شود در من فراموش
اگر گریه شود با من هم آغوش
تو را هرگز نخواهم كرد فراموش
—————————————-
آدما از آدما دلگیر میشن ، آدما از آدما زود سیر میشن
آدما رو عشقشون پا میذارن ، آدما آدمو تنها میذارن …
—————————————-
همه وقتی از زندگی خسته میشن میگن خدا نفسمو بگیر
ولی من هیچ وقت اینو نمی تونم بگم ، آخه تو نفس منی
—————————————-
سحرگاهان كه شبنم آیتی از پاك بودن را به گل ها هدیه می بخشد
به آن محراب پاكش آرزو كردن برایت:
خوب دیدن ، خوب بودن ، خوب ماندن را
—————————————-
وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای باران نوای دل انگیزی شد چه فرقی می كند برگ سبز كدام درختی
—————————————-
ای كه از یار وفا می طلبی یار كجاست؟
همه یارند ولی یار وفا دار كجاست
—————————————-
گونی گونی دوستت دارم
ولی قربونت گونی هاشو پس بده مال مردمه
—————————————-
اتل متل ستاره ، گلم دوسم نداره ! نه اس ام اس نه یک زنگ ، دلم براش شده تنگ
—————————————-
مرز عشق این روزها شباهت زیادی به آدامس داره:
اول شیرین ، بعد دوست داشتی ، سپس تكراری و خسته كننده و در آخر دور انداختنی
—————————————-
گاهی وقتا زندگی كردن پرنده ها توی قفس از هر كاری بهتره
به شرطی كه اون پرنده تو باشی و اون قفس دل یارت
—————————————-
نمی دانم چرا ما انسان ها عادت داریم آبی وسیع آسمان را رها كنیم و جذب آبی كوچك چشمانی شویم

كه عمقی ندارد با اینكه می دانیم روزی بسته خواهد شد اما آسمان كی بسته خواهد شد
—————————————-
خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان *** باید از جان گذرد هر كه شود همدمشان
روزی كه سرشتند ز گل پیكرشان *** سنگی اندر گلشان بود و همان شد دلشان
—————————————-
عشق را با تو تجربه کردم ، امید به زندگی را در تو آموختم
محبت را در قلب تو یافتم ، ای شاپرک شبهای تنهاییم با هر تپش قلبم می گویم
دوستت دارم
چشمان همیشه عاشقم در انتظار توست
—————————————-
وقتی که میگویی دوستت دارم اول روی این جمله فکر کن شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن به خاموش شدن او ختم شود
—————————————-
تحملی که داده بودی داره تموم میشه
مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه
دلم داره شور میزنه این دل رو بی خبر نذار
توروخدا با خوبی هات روی هیچ دلی اثر نذار
—————————————-
من هنوز وفادار و تو هنوز چشم انتظاری …
من برای بغض صدای تو دلتنگم و برای چشمان تو میمیرم ،

من تو را با عشق لمس می کنم و با تو به گذشت زمان عشق می ورزم و بی تو به گذشت زمان افسوس می خورم و

هنوز با اندوخته هایی از عطر شانه های تو تنفس می کنم
—————————————-
به تو عادت دارم
مثل پروانه به آتش، مثل عابد به عبادت
و تو هر لحظه كه از من دوری، من به ویرانگری فاصله می اندیشم
در كتاب احساس واژه فاصله یك فاجعه معنا شده است
تو توانایی آنرا داری كه به این فاجعه پایان بخشی
—————————————-
می خوام از تو بنویسم برای تو كه در تمام لحظاتم وجود داری خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می كند و

بی تو بودن مرا گریان. تو با من هستی در حالی كه در كنارم نیستی تو

با منی چون در قلب منی. قلبم را با دنیا عوض نمی كنم چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم كه سبزی مانند بهار ،

استواری مانند كوه ، لطیفی مانند گل و روانی همچون دریا
—————————————-
امشب به سوگ ارزوهایم نشسته ام و در غم نبودنت اشك فراق می ریزم…
امشب شمع حسرت ارزوهای بر باد رفته ام ذره ذره اب میشود…
امشب برای مرگ ارزوهایم لباس سیاه پوشیده ام …
كاش امشب كسی برای عرض تسلیت به خانه دلم می امد…
كاش امشب تو بودی و دلداری ام میدادی و دفتر كال ارزوهایم را ورق میزدی …
اما…اما افسوس كه تو نیستی و زندگی بی تو قشنگ نیست
—————————————-
همه کلمات با آنچه میان من و توست بیگانه اند و من هیچ کلمه ای را برای گفتگوی با تو شایسته تر از سکوت نیافته ام ، آیا سخن مرا میشنوی؟؟؟
—————————————-
مهربان من آهنگ حضورت آنچنان لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش می کند ، تو تنها چیزی هستی که برای من ارزش فکرکردن را داری !

نمی دانم چقدر از شهر من دوری اما همه جا حست میکنم ، میشنومت .

تو تکرار همیشگی عشقی و من فقط انعکاس بی ارزش نور تو هستم و دیگر هیچ
—————————————-
مردم این شهر غریبن، میخام برگردم
قصدشون فریبه ، میخام برگردم
یه نفر بود که دل به نگاهش بستم
نگاهش سردو غریبه، میخام برگردم
—————————————-
به چشمانه مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

تا بدانی که محبت و عشق را در چشمان تو آموختم و با تو آغاز کردم به پاکی چشمانم قسم که تا ابد… دوستت دارم
—————————————-
نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون
زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست
مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست
—————————————-
طوفان باهمه ی شدت خود به س و آرامش منتهی میشود و حتی در بحبوحه ی شدت خود در جستجوی آرامش است.
من نیز همه ی عصیانم به عشق تو ختم میشود و یگانه فریاد درونم این است که تورا…تنها تورا
—————————————-
تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو

را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی

بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم
—————————————-
امشب گریه میكنم .گریه میكنم برا تو برای خودم برای تموم اونایی كه خواستن گریه كنن

نتونستن. برا ی تمام اون چیزی كه خواستی ونبودم خواستم وبودی. امشب گریه میكنم به وسعت دریا به وسعت بیشه

به وسعت دل عاشق.برای تو…برای تو….و به پاس احترام تمام تحقیرهایی كه از دیگران شنیدم وهنوز شكست نخوردم

—————————————-
انگار ولگرد شده بودم به جستجوی نشانی ات به تمام جهان سر زدم

اما نبودی به دور رفتم حتی به سرزمین خوشبختی در افسانه های پدربزرگ كه حقیقت نداشت هیچ كس نبود انگار تو هم ولگرد شده بودی
—————————————-
وقتی با 1 انگشت به سمت کسی اشاره می کنی و مسخرش میکنی اگه خوب به دستت دقت کنی 3 تا انگشتت به سمت خودته
—————————————-
می خواستم دسته گلی برات بفرستم ء اما گفتم تا بدسستت برسه پژمرده میشهءبنابراین حرف س رو

از گل سوسنءحرف ل رو از گل لاله ء حرف ا رو از گل اطلسی وحرف م ر

از گل مریم بعنوان دسته گلی بنام سلام تقدیمت میکنم دسته گلم را پذیرا باش .
—————————————-
انسانها یک به یک در خاک رفتند یکی شاد و یکی غمناک رفتند .چون باید رفت از این خاک خوشا آنها که مثل گل پاک رفتند.

۳.عشق یعنی گم شدن پیدا شدن ،

عشق یعنی غرق در رویا شدن ،

عشق سعنی آتشی بر روی آب، یعنی خوش خیالی مثل خواب ، عشق یعنی حسرت دیدار تو ، عشق یعنی من شوم بیمار تو ،

عشق یعنی خلوت بی انتها ، عشق یعنی یک کلام بی صدا ، عشق یعنی من تو را میخواستم ،
عشق یعنی رفتی و من باختم ، عشق یعنی مهربانی های تو ، عشق یعنی یادگاریهای تو .

۵. در سکوت دادگاه سرنوشت عشق بر ما حکم سنگینی نوشت . گفته شد دلداده ها از هم جدا ! وای بر این حکم و بر این قانون زشت

۱۳. یک لحظه با تو بودن دنیای خاطرات است ، شطرنج سینه ی من دور از تو کیش و مات است .
۱۵. نازنینم هر جا باشی قصه نویس تو منم ، همه نارفیقن و تنها رفیق تو منم ..

چه زیباست بخاطر تو زیستن وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛ و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛

ایکاش می دانستی بدون تو، مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،

زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست، وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط برای تو می تپد
غربت دیرینه ام را با تو قسمت میکنم/ تا ابد با درد و رنج خویش خلوت میکنم/ رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد/

من در این ویرانه ها احساس غربت میکنم

زندگی دفتری از خاطر هست.

یک نفر در شب کم، یک نفر در دل خاک، یک نفر همدم خوشبختی هاست،

یک نفر همسفر سختی هاست، چشم تا باز کنیم عمرمان میگزرد ما همه همسفریم

کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت ولی…. آهسته می گویم: الهی! بی اثر باشد …

وقتی كبوتری شروع به معاشرت با كلاغها می كند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود.

دوست داشتن كسی كه لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است ( دكتر علی شریعتی)
دنیای عجیبی است کسی که تو را دوست دارد تو. دوستش نداری و کسی که تو دوستش داری او تو را دوست ندارد و

کسی را هم که تو دوستش داری و او نیز تو را دوست دارد به رسم دین و آیین به هم نمیرسید دکتر علی شریعتی

این چهار چیز را در زندگیت نشکن: اعتماد، قول، رابطه و قلب زیرا وقتى این‌ها مى‌شکنند صدا ندارند ولى درد بسیارى دارند .
صرف فعل نشستن به گویش لری: مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه ما که بنیشیم شمام که بنیشید دیه جا نی اونا بنیشن!
نوز در به در کوچه های خاطره ام / هنوز اسم تو مانده گوشه حنجره ام /هنوز مثل نخستین نگاه عاشق تو / در انحصار غم عشق در محاصره ام
—————————————-
به بزرگترین عشق در کوتاه ترین جمله ی ممکن به روی لطیف ترین گل سرخ یرای تو بهترین کس دنیام می نویسم دوستت دارم
—————————————-
با اینکه می دانم دوست داشتن گناه است دوستت دارم
با اینکه می دانم پرستش کار کافر است می پرستمت
با اینکه می دانم آخر عشق رسوایی است عاشقت می شوم
پس گناهکارم ، کافرم ، رسوایم ولی همچنان دوستت دارم
—————————————-
همان طور که شاپرک ها نمی توانند دشت آبی اسمان را از یاد ببرند

من هم چشمان زیبایت را نمی توانم فراموش کنم . تصویر زیبایت نه تنها در ذهنم بلکه در قلبم جای دارد ،

ای کاش بدانی قصر آرزوهایم را در ساحل چشمانت ساخته ام تا قلب مهربانت مداوایی باشد برای عشق پاک و مقدسم .
—————————————-
خواستم با تو باشم نخواستی ، خواستم مونس و یارت باشم نخواستی ،

خواستم برای همیشه در کنارت باشم نخواستی خواستم هم گام و هم نفس روز های تنهایی ات باشم نخواستی ،

خواستم پذیرای نگاه مهربانت باشم نخواستی ، خواستم قلبم را به یادگار تقدیمت کنم باز هم نخواستی نخواستی ، هیچ کدام را نخواستی و نخواستی
—————————————-
دوستت دارم عزیزم خیلی خیلی خیلی ، خیلی ها میگن اگه به معشوقت زیاد بگی دوستت دارم اون زود تو را از یاد می بره و

به کس دیگری عشق می ورزد، ولی من به تو اطمینان دارم پس دوستت دارم
—————————————-
دست از سر ما بردار ، کنار تو نمی مونم
یه روز می گفتم عاشقم ، اما دیگه نمی تونم
تقصیر هیچکس دیگه نیست ، قصه ی ما تموم شده
حیف همه خاطره ها ، به پای کی حروم شده
دروغ می گفتی که ، برم از بی کسی دق می کنی
اشکاتو باور ندارم ، بی خودی هق هق می کنی
یادم می افته لحظه ای که دست تو رو شد برام
قسم می خوردی پیش من که جز تو عشقی نمی خوام
دست خودم نیست که دیگه هیچکسی باور ندارم
این چیزا تقصیر توه تلافیشو در می یارم
—————————————-
نمی دانم چه حسی هست این عاشقی؟
وقتی می نشینم ، وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم دوستت دارم
وقتی صدایی می اید دوستت دارم ، وقتی سکوت است دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای ؟
—————————————-
هیچ چیز سخت تر از انتظار نیست ،

آن هم انتظار لحظه ای که یک آشنا صدایت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد

اما هر چقدر که انتظار هم سخت باشد به آن لحظه زیبا می ارزد ، پس انتظار می کشم تا آن لحظه زیبا نصیبم شود .
—————————————-
توی زندگی بعضی چیز ها بزرگ ، بعضی چیز ها کوچک ، بعضی چیز ها ساده و بعضی چیز ها مهم هستند:
بزرگ مثل عشق
کوچک مثل غم
ساده مثل من
مهم مثل تو …
—————————————-
چرا رو نقاشی ها بی خودی سایه می زنی
این همه حرف خوب داریم حرف گلایه می زنی
اگه منو دوست نداری اینو راحت بهم بگو
چرا با حرفات و نگات بهم کنایه می زنی
—————————————-
در سرزمین عاطفه هایم چون گل روئیدی و من باغبانی آموختم اما کدام گل احساس باغبان را می فهمد

آیا هیچ گلی هست که باغبان را به اندازه ی یک قطره شبنم یا یک گلبرگ بشناسد و دوست بدارد ؟
—————————————-
چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو نمی دانم … شاید که روزی بخوانند بی تو عشق مرد.
—————————————-
عاشق ان نیست که برای عشقش در سرما آتش روشن کند

عاشق آن است که کتش را بدهد به عشقش و خودش سرما بخورد و 6 تا آمپول بزنه که دیگه از این غلطا نکنه
—————————————-
من سبزترین واژه ملموس غروبم کاش در این وسعت سبز یکنفر درد مرا می فهمید
—————————————-
صداقت و مهربانیت را می ستایم صداقت را از کلامت و مهربانیت را از نگاهت
—————————————-
یار دل آزار من وفا نشناسد….. وه که عجب نعمتی است یار وفادار
—————————————-
بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق.. یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است
—————————————-
شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید…آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را
—————————————-
با آنکه انتقام از دشمن حرام نیست…در عفو لذتی است که در انتقام نیست
—————————————-
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی..کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
—————————————-
فریاد مردمان همه از دست دشمن است….. فریاد من از دل نامهربان دوست
—————————————-
من رشته محبت خود از تو می بُرم ….. باشد گره خورد به تو نزدیکتر شوم
—————————————-
بدنامی حیات دو روزی نبود بیش…. آنهم با تو بگویم چه سان گذشت
یک روز صرف دل بستن دل شد به این و آن….. روز دگر به کندن دل از این و آن گذشت


در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما شکل می گیرد


خدایا به عالم تو راضی مباش…. کزین بیشتر من خدایا کنم


کسی که در آفتاب زحمت کشیده ، حق دارد در سایه استراحت کند


اگر هر روز راهت را عوض کنی ، هرگز به مقصد نخواهی رسید


در اندیشه آنچه کرده ای مباش، در اندیشه آنچه نکرده ای باش


درباره درخت بر اساس میوه هایش قضاوت می کنند نه بر اساس برگهایش


خداوند به هر پرنده ای دانه ای میدهد، ولی آنرا داخل خانه اش نمی اندازد


آنقدر شکست خوردن را تجربه کنید تا راه شکست دادن را بیاموزید


تفاوت بزرگی میان دوست نداشتن رفتار دیگری ، با دوست نداشتن خود او وجود دارد


یکی می پرسد : اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟ برایش صادقانه می نویسم: برای آنکه باید باشد و نیست….


این عشق نیست که دنیا را می چرخاند. عشق چیزی است که چرخش آنرا ارزشمند می کند


ز چشمت اگر چه دورم هنوز….پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال….به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا…..دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره دردهایم نشد….. پر از فکر راه عبورم هنوز
ستاره شدن کار سختی نیست…. گرشتم ولی غرق نورم هنوز
پر از خاطرات قشنگ توام…..پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
ترا گم نکردم خودت گم شدی……من شیفته با تو جورم هنوز
اگر جنگ با زندگی ساده نیست…..در این عرصه مردی جسورم هنوز
اگر کوک ماهور با ما نساخت…..پر از نغمه پک و شورم هنوز
قبول است عمر خوشی ها کم است…..ولی با توام پس صبورم هنوز


نردبان این جهان ما و منی است…..عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم آنکس که بالاتر نشست……استخوانش سخت تر خواهد شکست


آنقدر دل اَتم پُر بود که با شکافتنش دنیایی لرزید. دل من نیز پُر بود. وقتی شکست ، سکوتی کرد که به دنیایی می ارزید


امروز را برای بیان عشق به عزیزانت غنیمت بشمار. شاید فردا احساسی باشد اما …عزیزی نباشد


ساقه شکستن ، قانون طوفان است. تو نسیم باش و نوازش کن


به نامردی نامردان قسم خوردم …… که نامردی کنم در حق نامردان


در حضور خارها هم میشود یک یاس بود..در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها….شیشه های مات یک متروکه را الماس بود.
دست در دست پرنده،بال در بال..نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود
کاش می شد حرفی از « کاش میشد» هم نبود….هر چه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود


روز اول با عشق برایت گلی آوردم….. و تو با آن ظرفها را شستی


به خودتان قول بدهید ، هیچ وقت به امید تغییر دادن کسی ، با او وارد زندگی مشترک نشوید


مرا هر جور خواهی دربه در کن جفایت را از این هم بیشتر کن بزن با عشق خود آتش به جانم .


در کویر سبز عشق،این سخن از من بگیر مرگ تو مرگ من است،پس تمنا میکنم هرگز نمیر.


سکوت سرشار از ناگفته هاست و ناگفته ها پر بهاترین داشته هاست.


زندگی مانند رانندگی در یک دشت پر از گل است که باید از همه لحظه هاش استفاده کنیم به تفاوت اینکه در آخر جاده تابلویی به این عبارت نصب شده(دور زدن ممنوع)


زنده ام با نام تو پژمرده ام بی نام تو،حاضرم پرپر شوم در محضر دیدار تو.


دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی،

لحظه های بی تو بودن میگذره اما به سختی،دل تنها و غریبم داره این گوشه میمیره،ولی حتی وقت مردن باز سراغتو میگیره.


فردا هایی که هیچ وقت نمیرسند هم بهانه خوبی است برای امیدوار بودن،برای زندگی بهتر داشتن،برای یک نفس راحت کشیدن،خدایا شکر.


با آب طلا نام حسین قاب کنید،با نام حسین یادی از آب کنید،خواهید که سربلند و جاوید شوید،تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید.


ما زنده به عشقیم ولی عشق تب دوست،ما طالب مرگیم ولی در طلب دوست،ما تشنه دردیم ولی از غم هجرانیم،درویش نگاهیم ولی با لب خندان.


در مصر شوریده ای بود و می گفت : در طریقت اگر عاشقی در غم عشق بمیرد عجب نیست . عجب آنست که در سوز عشق یک روز زنده بماند.


آنچه تو سالها صرف ساختنش میكنی، شخصی میتواند یك شبه آنرا خراب كند،با این حال سازنده باش


هر کجا محرم شدی چشم خیانت بازدار

چه بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود


وقتی پایان داستان

دستان مهربان تو نباشد

بگذار قصه گو هر طور كه می خواهد

داستان را ادامه دهد


لذت عشق ؛ زمانی که آن را نثار میکنید بیشتر از زمانی است که دریافتش میکنید!!!


عشق حقیقی مثل روح است افراد زیادی درباره ی آن صحبت میکنند ولی تعداد کمی محدودی آن را دیده اند.


به نام خدا خالق انسان . به نام انسان خالق غم ها . به نام غم ها به وجود اورنده ی اشك ها .

به نام اشك تسكین دهنده ی قلب ها . به نام قلب ها ایجاد گر عشق و به نام عشق زیباترین خطای انسان


تا زمانی كه به فردا امیدواری اقتدار ازان توست.انچه كه كرم ابریشم انرا پایان دنیا می پندارد در نظر پروانه اغاز زندگیست


بزرگترین افسوس آدمی این است که حس می کند می خواهد اما نمی تواند، و به یاد می آورد زمانی را که می توانست اما نمی خواست


هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند


در شبان غم تنهایی خویش

عابد چشم سخنگوی توام

من در این تیره شب جانفرسا

زائر ظلمت گیسوی توام


نیازمند لبت،جان بوسه خواه من است

نگاه كن به نیازی كه در نگاه من است


با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه

با خبر باش كه من غرق گناهم همه عمر


مهم نیست كه چند بهار در كنار هم زندگی كنیم،مهم این است كه یادمان باشد عمرمان كوتاه است .

در پایان زندگی،خیلی از ما خواهیم گفت:

كاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب به هم نگاه كنیم !


دل به دلداران سپردن کارهر دلدار نیست. من بهتو جان می سپارم دل که قابل دار نیست


من عطر یاس خوشبو ندارم/درباغ رویا شب بوندارم/قایق زیاد است امابرای

/به تو رسیدن پارو ندارم/به تو رسیدن شاید طلسم است /من هم چراغ جادو ندارم


گفتمش یک بوسه خواهم از لبت

، گفتا مخواه من بدهکارت نیم کزمن طلبکاری کنی

گفتمش یار وفادار توام ، گفتا بس است من وفا کی از تو خواهم تا وفاداری کنی

گفتمش شد ارغوانی چهره ام از هجر ، گفت می توان با اشک خونین چهره گلناری کنی


ترک ما کردی برو هم صحبت اغیار باش با ما چون نیستی باهرکه خواهی یار باش


اتل متل جدائی عروسکم کجایی؟ گاو حسن پریشون یه دل دارم پر از خون

عشقم رفته هندستون خونم شده قبرستون یه عشق دیگه بردار

یه دنیا غصه بردار اسمشو بذار بچگی تا آخر زندگی آچین و واچین تموم شد عمر منم حروم شد !!


تو که میدونی من زیاد به خیابون ها وارد نیستم میشه بگی باید از کدوم طرف قربونت برم ؟!!


امیدوارم تو خونه پماد سوختگی داشته باشی چون برات یه بوس داغ فرستادم !


چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو پس چرا نیستی پیشم؟ نگاه خیس تو کو؟

گوش گوش دوتا گوش ، یه دست باز یه آغوش بیا بگیر قلبمو ، یادم تورا فراموش چوب چوب یه گردن ،

جایی نری تو بی من! دق می کنم میمیرم ، اگه دور بشی از من دست دست دوتا پا ، یاد تو مونده اینجا یادت میاد که گفتی ،

بی تو نمیرم هیچ جا من؟ من؟ یه عاشق، همون مجنون سابق…


بعضیا با غصه پیرن بعضیا با غم رفیقن… بعضیا از بس عزیزن هرگز از دلها نمیرن!!


دوستان را یادکردن عار نیست قیمت کاغذ که صد دینار نیست دوستان را یاد کن تا زنده ای بعد مردن دوستی در کار نیست


همدم گل گشته ام همبستر خاکم مکن. قطره قطره می چکم از چشم خود پاکم مکن…


چرا غم ها نمی دانند که من سلطان غمهایم بیا ای دوست با من باش که من تنهای تنهایم


آن کبوتر که لب بام شما پر زد و رفت دل من بود که آمد به شما سر زد و رفت


اگه باهات نبودم برات که بودم اگه چشات نبودم نگات که بودم اگه حرفات نبودم صدات که بودم اگه خودت نبودم فدات که بودم…


تورا می خواستم تا در جوانی نمیرم از غم بی همزبانی غم بی همزبانی سوخت جانم چه می خواهم دگر زین زندگانی؟!


ما به حساب شما میلیون ها گل بنفشه واریز کردیم!! شما می توانید از طریق مهرکارت برداشت کنید…


هرکجا دور از تو باشم نازنین غربت نشینم هرکجا پایت گذاری خاک نرم آن زمینم


یک نفر هیچ وقت نمی تونه توی یک رودخونه 2 بار شنا کنه. چون دفعه دوم نه اون آدم آدم قبلیه و نه آب رودخونه همون آب قبلیه !!


یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟ برایش صادقانه می نویسم برای آنکه باید باشد و نیست…


زندگی گریه ی مختصریست… مثل یک فنجان چای… و کنارش عشق است… مثل یک حبه قند… زندگی را با عشق نوش جان باید کرد…


در خلوت من نگاه سبزت جاریست این قسمت بی تو بودنم اجباریست افسوس نمی شود کنارت باشم بی تو هر ثانیه و هر لحظه ی من تکراریست…


کاش میشد که در این قرن عجیب همه بودند به خوش بویی سیب سیب

یعنی که تو زیبا هستی تو رباینده دلها هستی سیب یعنی اثر بوسه ای ناز روی لبهای ترک دار نیاز

سیب یک واژه تو خالی نیست پر عطر است گل قالی نیست


دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟ من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟ ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟


فدات فدات یه بوس برات کنج لبات یه چسب بزن بچسبونش که در نره از رو لبات !!


به کعبه گفتم تو از خاکی منم خاک چرا باید به دور تو بگردم؟! ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی برو با دل بیا تا من بگردم


عشق کلامی از نور است که دستی نورانی آن را بر برگی از نور نگاشته است…


یارب دل دوستان پر از غم نکنی با تیر بلا قامت ما خم نکنی ای چرخ تو را به قرآن سوگند یک مو ز سر عزیز ما کم نکنی


گفتم به گل زرد چرا رنگ منی افسرده و دلتنگ چرا مثل منی من عاشق اویم که رنگم شده زرد تو عاشق کیستی که همرنگ منی…


باید آهسته نوشت ، با دل خسته نوشت ، با لب بسته نوشت گرم و پررنگ نوشت..

. روی هر سنگ نوشت تا بخندند همه که اگر عشق نباشد دل نیست


من در این شهر غریبم و در این خاک فقیر به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر آتش عشق

چنان در دلم افروخته بود دیده گر آب نمی ریخت جگر سوخته بود…


تو ایران خطی خرابتر از ایرانسل نیست… ایرانسلتیم !!!


عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فروریختن دیوار غرورت گدایی کنی ، آن وقت که دیگه عشق نیست صدقه هست !


به اندازه قلیون دوستت دارم اگه گفتی چرا ؟! ق : برای قشنگیت ل : برای لبخندت ی : برای یکی بودنت و : برای وفایت ن : برای نگاهت


تو اولین جنگاوری هستی که قلعه قلب مرا با تیر نگاه و کمان ابروانت فتح کردی و مرا اسیر زلفانت نمودی…


کاش در کتاب قطور زندگی ، سطری باشیم ماندنی نه حاشیه ای از یاد رفتنی…


دلم میخواد برات بمیرم ولی خودت که میدونی پهلوانان هرگز نمیمیرند…!!


هرکه با ما دوست باشد سرور و سالار ماست یاد او درمان ما و قلب او در قلب ماست…


داستان زندگی من قصه ایست متن آن وجود تو پایان آن نبود تو…


در دریای عشقت شنا کردم ناگهان قورباغه ای دیدم فرار کردم…!!!


صداقت یعنی از افقها به قصد رویت گذشتن…

میان کوچه های سبز احساس به دنبال قدمهای تو گشتن… نجابت یعنی از باغ نگاهت.

.. به رسم عاطفه یک پونه چیدن… میان سایه روشن های احساس… تو را از پشت یک آیینه دیدن…


آبروی اهل دل از خاک پای مادر است سربلندی ز دو عالم از دعای مادر است آن بهشتی که قرآن میدهد

توصیف آن صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است…


جز من اگرت عاشق و شیداست بگو ور میل دلت به جانب ماست بگو ور هیچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو،نیست بگو،راست بگو..


تاريخ : یک شنبه 1 اسفند 1388برچسب:, | 15:40 | نویسنده : علی کریمی

 دود اگر بالا نشيند كسرشنه شعله نيست !
* جاي چشم ابرو نگيرد گرچه او بالاتراست !
* روي دريا خز نشيند قهر دريا گوهر است

- سه جمله زيبا:
1)اگه اولش به فکر آخرش نباشى آخرش به فكر اولش می افتى.
2)لذتى که در فراغ هست در وصال نيست چون درفراغ شوق وصال هست و در وصال بيم فراغ
.3)آغاز کسى باش که پايان تو باشد.

- خنده هاتو به همه بده ولي لبخندتو به يک نفر،عشقتو به همه بده ولي وجودتو به يک نفر،بذار همه عاشقت باشن ولي خودت عاشق يه نفر باش.



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
  • دانلود فیلم
  • قالب وبلاگ